۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

هفت

هم توی مرگ وهم توی زندگی موضوع اصلی، زاویه است.


مرد تکثیر شده نوشته ژوزه ساراماگو، نشر روزگار، صفحه 78

۶ نظر:

Unknown گفت...

گاهی در بین جمله های کتاب گم می شوم و مفهوم جملات رو نمی فهمم.

این جمله هم از اون جمله ها بود که درست متوجه نمی شم. اما نوشتم ... شاید شما نظری داشته باشید.

شاید شما هم مثل من فقط بخوانید و فکر کنید درباره اش.

Ashke Mahtab گفت...

جسلام.
جمله پيچيده ايه كه هر كسي ميتونه يه جور تعبيرش كنه.ولي اون چيزي كه مد نظرنويسنده بوده قطعا همين چيزايينيست كه ما تصور ميكنيم.

Ashke Mahtab گفت...

به عقيده من ميشه اينطور تعبيرش كرد كه مرگ با زندگي همراه مي شود، قرار است کسي بيايد و کسي برود، پسري بيايد و پدري برود. نسلي بيايد و نسلي برود، مرگي در پي زندگي يا زندگي از پي مرگي، اين تقارن در بزنگاه هاي مختلفي هميشه به نمايش در مي آيد و توأم بودن اين دو عنصر لازمه زندگي است.شايد بشه اينطور گفت كه معني هر مرگ؛ زندگي است.
پس ميبينيد هم مرگ و هم زندگي به زاويه ديدي كه ما داريم بستگي مستقيمي داره.ميشه از يك مرگ به زندگي تعبير كرد و از يك زندگي سراسر نكبت بار به مرگ.
نظر خودت چيه؟

Unknown گفت...

به نظر من باید " زاویه" رو اینجا معنی کرد. اگر منظور از زاویه، زاویه دید و نحوه و مسیر نگاه به مرگ و زندگی باشه خیلی تعریف های مختلفی میشه از همین یک جمله کرد.

Ashke Mahtab گفت...

خب منم همينو گفتم.گفتم جمله پيچيده ايه كه هر كسي ميتونه يه تعبيري ازش داشته باشه ولي لزوما اين تعابير هموني نيست كه در ذهن نويسنده اش بود.
اگه از زاويه به زاويه ديد و نگرش تعبير كنيم ميشه تعابير گوناگوني داشت.اون چيزي هم كه من گفتم بيان كننده همين زاويه ديد و نگرش نسبت به مرگ و زندگيه.اگه زاويه رو زاويه ديد در نظر بگيريم همانطور كه گفته شد هم مرگ و هم زندگي به زاويه بستگي داره شايد مقصود اين بود كه ميشه از يه مرگ به زندگي و از يه زندگي به مرگ تعبير كرد.مهم اينجا اون نگرشيه كه ما داريم.

ساعت شماطه دار گفت...

سلام به اینجا سر زدم پرتو جدیدی به زوایای شخصیتت توست موفق باشی البته در پرشین بلاگ بمون